مانند مه است امید؛
همینجا..
اما حضورش را جای دیگر حس میکنی..

برچسب من1: تا حالا تو مه قدم نزده بودم..خوبه اما هرچقدر میری، بهش نمیرسی.
# هوای مه آلود این روزهای شهر!
نظرات شما عزیزان:
نون.ح 
ساعت15:18---23 آبان 1393
سلام .gif)
منم تو مه قدم نزدم ولی دوست دارم تجربه ش کنم. باید حس متفاوت و خوبی داشته باشه .gif) پاسخ: سلامـــ:)... به تجربه کردنش می ارزه:) به خصوص وقتی یک دلیل برای متفاوت کردن روزهات بخوای..:)
مریم 
ساعت20:02---17 آبان 1393
دیشب تا خود صبح
سبزه های تر احساسم را
بافتم مثل طناب...
و دو دست همه ی دغدغه ها را بستم
چشمه ای از دل چشمم جوشید
مثل آیینه زلال
تا ته باغچه ی دلخوری ام جاری شد...
کوزه ی خستگی ام را هم برد....
صبح امروز
سبکتر بودم...
شیشه ی پنجره آبی تر بود...
و دلم
بازتر از خنده ی یاس....
پاسخ: خیلی عالی بود:)
... شیشه پنجره ت پیوسته آبی و دلت بازتر از خنده یاس:)
mace 
ساعت18:41---17 آبان 1393
وقتى وارد مه ميشى باهاش همراه ميشى
بخاطراينه كه فكر ميكنى بهش نرسيدى
خيلى وقتا به خيلى خواسته هامون ميرسيم ومتوجه بدست آوردنشون نميشيم !!.gif) پاسخ: از این جهت بهش نگاه نکرده بودم..خیلی قشنگ بود.. چون خیلی وقتا شاید خیلیامون باهاش همراهیم اما متوجهش نمیشیم.. کلا مه حس خوبی داره!.. ممنون:)
مریم 
ساعت16:38---16 آبان 1393
خیلی تشبیه قشنگی بود .gif) پاسخ: :)
رهگذر 
ساعت9:24---15 آبان 1393
توی مه قدم زدن دقیقا فقط همین حس که بهش نمیرسی.gif) پاسخ: اما خوبه! :)
|